دانلود رمان لمس تنهایی ماه از منا امین سرشت کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۹۹۹
خلاصه رمان:
همیشه آدم‌ها رو با ظاهرشون نباید قضاوت کرد. پشت همه‌ی چهره‌هایی که می‌بینیم، آدم‌هایی هستن که نمی‌شه فهمید تو قلب و فکر و روحشون چه چیزی جریان داره. گاهی باید دستشون رو گرفت، روحشون رو لمس کرد و به تنهایی‌هاشون نفوذ کرد تا بشه اون پوسته‌ی سفت و سخت رو شکوند. این قصه، قصه‌ی بیرون کشیدن یه روح پاک از یه جسم خسته و آسیب‌دیده‌ست. قصه‌ی دیدن زیبایی‌های ذاتی آدم‌ها، بی‌توجه به حصار جسمانی اون‌ها. این قصه… یعنی قصه‌ی «لمس تنهایی ماه» …
قسمتی از رمان لمس تنهایی ماه :
به خاطر پیامی که استاد سلامی داده بود مجبور بود این قدر ضربتی تماس بگیرد و تا رفتنش به خانه صبر نکند.
قدم زنان همانطور که سمت انتهای محوطه می‌رفت با شنیدن سلامی ماسکش را پایین داد و گفت: سلام استاد مزاحم وقتتون نیستم که؟
-نه دخترم… خب بگو.
-استاد تا اینجا هیچ مورد خاصی ندیدم مواد اولیه، محصول نهایی حتی موارد بهداشتی خطوط تولید همه کنترل میشه.
-خودت از محصولات آزمایشی انجام دادی؟
-هنوز نه استاد… مسئولشون فقط یه سری مواردو برام توضیح داده ولی توی آزمایشا فعلا دخالتم نمیدن.
سلامی سکوت کرد و ماهرخ منتظر ماند بعد از دقیقه ای سلامی گفت:
سماواتی… سعی کن اعتمادش و جلب کنی تا حدی که انتخاب محصول رو هم به خودت بسپره می‌خوام تا جایی که امکان داره از همه‌ی محصولات نهاییشون یه نمونه رو تست کنی.
ابروهای ماهرخ بالا رفتند.
-استاد بعید می‌دونم تا روز آخر هم این اجازه رو بهم بدن… حتی کارکنان ثابت آزمایشگاه هم این دسترسی رو ندارن.
انگار انتخاب نمونه فقط زیر نظر مسئول فنی و مدیر تولید فقط انجام میشه.
سلامی با جدیت گفت: به نظرت این موضوع جای شک نداره؟
با ساده لوحی جواب داد: فکر نکنم… خب وظيفه شونه …
